کد مطلب:12166
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
اگر انسان، خداوند را خالصانه و عاشقانه عبادت كند و او را از همه كس و همه چيز بالاتر بداند و فقط از او ياري و كمك بخواهد، اگر براي خودش زياد دعا كند، البته ديگران را نيز دعا نمايد و حاجتش را از خداوند بخواهد، مثلاً رسيدن به حد اعلاي معنويت و علم و دانش و فكر كند كه نبايد حاجت زياد بخواهد، زيرا فكر ميكند كه خداوند را فقط براي بر آوردن نيازهايش ميخواهد، حكمش چيست؟
دعا، نوعي عبادت، خضوع و بندگي در برابر خداوند متعال است و همانند عبادات ديگر، اثر تربيتي و تكاملي بر انسان ميگذارد. انسان به وسيله دعا، شايستگي بيشتري براي درك فيض خداوند پيدا ميكند; زيرا موهبتهاي الهي، برحسب استعدادها و لياقتها تقسيم ميشود، هر قدر استعداد و شايستگي بيشتر باشد، سهم بيشتري از آن مواهب نصيب انسان ميگردد.
امام صادقميفرمايد: نزد خداوند مقاماتي است كه هيچ كس بدون دعا به آن نميرسد( اصول كافي، ج 2، ص 437، دارالتعارف للمطبوعات. ) و امام كاظمميفرمايد: دعا كنيد; زيرا دعا و درخواست از خداي عزوجل، بلا را ردّ ميكند...( بحارالانوار، ج 90، ص 295، داراحيأ التراث العربي. ) پس نتيجه ميگيريم كه دعا نوعي كسب قابليت براي تحصيل سهم زيادتر از فيض بيپايان پروردگار است.
اگر هدف از دعا كردن قرب الهي باشد، همين حالت كه انسان هميشه دست نياز به سوي خدا دراز كند خود نوعي لطف الهي است; و از نزديك شدن به خداوند خبر ميدهد; زيرا افرادي كه از درگاه الهي دورند، توفيق دعا كردن هم نمييابند. گاهي هم مراد و هدف از دعا كردن، برآورده شدن حوايج مادي يا معنوي است كه خداوند در آيه 60 سورة مؤمن ميفرمايد: ادعوني?گستجب لكم; مرا بخوانيد تا (دعاي) شما را مستجاب كنم. از اين آيه استفاده ميشود كه دعا كردن محبوب الهي و خواست خود او است.
بنابراين، چون رسيدن به حد اعلاي معنويت و علم و دانش، نيز رسيدن بيشتر به قرب الهي است هيچ اشكالي ندارد، به وسوسههاي نفساني نيز نبايد اعتنايي نمود، زيرا شيطان به واسطه همين وسوسه ها، انسان را از عبادت الهي باز ميدارد، قرآن كريم در اين باره ميفرمايد: قُل اَعوذُ بِرَبِّ النّاس # ... مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاس # اَلَّذي يُوَسوِسُ في صُدورِ النّاس; (ناس،1ـ5) بگو پناه ميبرم به پروردگار مردم... از شر وسواس خناس كه در سينههاي انسان ها وسوسه ميكند.
شيطان، برنامههاي خود را با مخفي كاري ميآميزد و گاه چنان در گوش جان انسان ميدمد، كه انسان باور ميكند فكر، فكر خود او است و از درون جانش جوشيده است و همين مطلب باعث اغوا و گمراهي او ميشود.( ر.ك: تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 27، ص 472، دارالكتب الاسلامية. )
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.